کرسی علمی ترویجی «نقدی بر مفاهیم و شروط سقط جنین در قانون حمایت خانواده و جوانی جمعیت مصوب سال ۱۴۰۰» با ارائه دکتر طه زرگریان (عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت آیه الله بروجردی) در روز دوشنبه مورخ پنجم دی ماه ۱۴۰۱ برگزار گردید.
در این نشست که با همراهی دکتر طه مرقاتی (دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران) و دکتر اسماعیل آقابابایی (عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) به عنوان ناقد همراه بود؛ بر این نکته که نرخ رشد جمعیت درکشور مناسب نیست و با ادامه این شرایط آینده مطلوبی در این حوزه قابل تصور نخواهد بود، بر ضرورت تصویب، تنقیح و تکمیل قوانین در این زمینه تأکید شد.
در این جلسه با هدف رسیدن به تنقیح و پیشنهاد تعیین ملاک برای ماده ۵۶ قانون مذکور در زمینه ولوج روح به عنوان شرط جواز یا عدم جواز سقط جنین تمرکز بیشتری صورت گرفت. دکتر زرگریان با ذکر این مطلب که طبق بررسی میدانی صورت گرفته پزشکان معنای اصطلاح «ولوج روح» را نمی¬دانند و حتی در جنین شناسی به چنین موضوعی قائل نیستند تصریح کرده و با تأکید بر این مطلب که پزشکان توان تعیین امارات و نشانه¬های ولوج روح را دارا نیستند، تعریف موضوع ولوج روح در ماده قانونی مذکور را که برگرفته از منابع فقهی است از سوی خبرگان علم فقه ضروری دانستند.
وی با اشاره به این مطلب که در مسائل مختلف احراز موضوع و مصادیق با پزشکی قانونی است نه تعریف و تعیین موضوعات، تعیین صرف زمان مشخص چهار ماهگی به عنوان قول مشهور فقها برای زمان ولوج روح، حذف قید احراز امارات و نشانه¬های ولوج روح و تعیین کیفیت احراز امارات و نشانه¬های ولوج روح را به عنوان پیشنهاد پایانی خود مطرح کردند.
در تعیین ملاک برای ولوج روح به حرکت ارادی جنین و درک حواس اشاره شد و شرط آن، علم و اطمینان پزشک به این ملاک بود اما این موارد نیز مورد نقد قرار گرفت؛ با این بیان که تعیین این موارد نیز به نحوی نیست که امکان ایجاد قطع و یقین برای پزشک وجود داشته باشد که از چه زمانی حرکت ارادی است و یا تشخیص حرکت ارادی چگونه قابل تشخیص است.
در ادامه آقای دکتر مرقاتی با بیان این مطلب که قرآن مراحل رشد جنین را نام می¬برد اما زمان خاصی برای ولوج روح تعیین ننموده است، اجماع پزشکان مبنی بر ولوج روح را بهتر از تعیین زمان دانسته و البته بیان داشتند که در هر صورت به جهت رفع ابهام و تعیین تکلیف می¬توان به ۴ ماهگی به عنوان زمان ولوج روح اکتفا نمود.
ایشان نقدهای مبنایی دیگری نیز بر این ماده داشتند، به عنوان نمونه ایشان بیان نمودند که حیات مادر مستقر است و حیات جنین غیرمستقر، در تعارض این دو، طبق قاعده اضطرار اولویت با حیات مستقر است و دیگر نوبت به تعیین ملاک و یا حتی احراز ولوج روح نمی¬رسد به این معنا که اگر ولوج روح هم اتفاق افتاده باشد باز هم حیات مستقر بر حیات غیرمستقر مقدم است. در این مقام اظهارات ولی و حتی رضایت مادر (بند ج ماده۵۶) معنا ندارد چرا که در صورت اضطرار، نجات جان مادر مقید به این قیود نخواهد بود.
دکتر آقابابایی نیز مسائل متعددی را حول محور ماده ۵۶ مطرح کردند که از آن جمله می¬توان به موارد ذیل اشاره نمود: اگر حرج مادر (مثلا جنین حاصل از زنای به عنف باشد) به ناهنجاری جنین مرتبط نباشد، چه باید کرد؟ یا اگر جواز سقط داده نشود مادر خودکشی کند، آیا در این مورد نیز می¬توان قائل به دادن مجوز شد؟ در عبارت «اگر مادر احتمال بدهد» در قانون مذکور، این احتمال دادن بر چه مبنایی است و اگر مادر احتمال ندهد چه ضمانت اجرایی وجود دارد؟ اساساً ملاک این احتمال چیست؟ و … در نهایت این موضوع مطرح شد که حتی تعیین دقیق ۴ ماهگی نیز بسیار سخت است و اشکالات خاص خود را ایجاد می¬نماید؛ اما در هر صورت بر قانونگذار است که قانونی روشن و کارساز ارائه نماید.
بدون دیدگاه